۲ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است
-
۱۶ دی ۰۰ ، ۱۸:۴۵ ۰ نظر
Sherlock Holmes 2009 سینمایی
آیرین: چرا همیشه به من مضنونی؟؟؟
شرلوک:به ترتیب تاریخ جواب بدم یا الفبا؟؟؟
.
.
.
.
جان: نگاش کن،چرا تنها زنی که بهش اهمیت میدی یه جنایتکاره؟مگه خودآزاری داری؟
شرلوک: بذار توضیح بدم
_ بذار من توضیح بدم،اون تنها دشمنیه که تاحالا تورو شکست داده اونم دوبار وباعث شده تو یه احمق به نظر بیای
+ باشه دلت خنک شد
_چی حالا جی ازت میخواست؟
+ بهتره ادامه ندی
_ چه احتیاجی به تو داشته ها؟؟
+ اهمیتی نداره
_شاهد؟ نوکر؟ یا یه قایق انسانی؟ میتونه پشتت سوار شه و تمام رود تیمز رو طی کنه
+این کار به تو هیچ ربطی نداره درسته واتسون آخرین پرونده مشترکمونو تموم کردیم
.
.
۱۱۲ Irene Adler -
۱۰ دی ۰۰ ، ۱۰:۱۷ ۰ نظر
شب کریسمس ...صدای عجیب پیام
مالی:او ... نه اون...اون صدای من نبود
شرلوک: میدونم مال من بود
لستراد:جدی میگی؟
مالی:چی؟
شرلوک: تلفنم
The woman: طاقچه
جان: پنجاه و هفت
شرلوک: ببخشید چی؟(به سمت طاقچه میرود)
جان: پنجاه و هفت باره که دارم این صدا رو میشنوم
شرلوک: جالبه که شمردی
(جعبه قرمز رنگی را برمیدارد و به سمت اتاقش میرود)
جان: چی شده شرلوک؟ اصلا تاحالا بهش جواب دادی؟
شرلوک در جعبه را باز میکند ، موبایل دوربین دار ،(آیرین : اون تلفن دوربین دار زندگی منه آقای هلمز، قبل از این که مال شما بشه من مرده ام ، به خاطر اونه که من زنده ام) به مایکرافت زنگ زده و میگوید جسد آیرین را امشب پیدا میکنند. بعد از شناسایی جسد آیرین بیرون از بیمارستان سیگاری برلب میگذارد و به خانه میرود
.
.
یکروز قبل از سال نو
شرلوک درحال نواختن آهنگی غمناک
یک هفته است که لب به غذا نزده و کم سخن میگوید
خانم هادسون: این آهنگو قبلا نشنیده بودم شرلوک
جان: فی البداهه است؟
شرلوک: کمک میکنه فکر کنم
.
جان همراه با آن خانم به ساختمانی میرود .
جان: غذا نمیخوره آهنگای غمناک میزنه و کمتر صحبت میکنه مگر وقتی ایرادات تلویزیونو میگیره هرکس دیگه ای بود میگفتم عاشق شده ولی شرلوکه دیگه
لحظه ای برمیگردد و میبیند که "آن زن" زنده است
جان: بهش بگو
آیرین: نمیتونم به خاطر خودشه
.
.
شرلوک جان را تعقیب کرده بود . فهمید که آن زن زنده است
.
جان: .... الان کجاست
شرلوک: جایی که هیچکس نبیندش
جان: هرچی توی اون تلفنه قطعا بیشتر از چندتا عکسه
شرلوک: بله همینطوره
جان: پس زنده است...چه احساسی داری؟
شرلوک درحال کوک کردن ویولن، صدای ناقوس کلیسا آمد
شرلوک: سال نو مبارک جان
جان:فکر می کنی باز هم میخوای ببینیش؟
شروع به نواختن میکند . آن زن درحال قدم زدن در خیایان است که پیامی برایش می آید
" سال نو مبارک " از طرف شرلوک
۱۱۴ Irene Adler
درباره من
جدال دو هوش برتر
زنی که توانست کارآگاه باهوش مارا شکست دهد
تنها کسی که هلمز از او بعنوان زن یاد میکند
گویا تمام ویژگی های جنس خودش را دربر دارد
برای هلمز، او همیشه "زن" است
طبقه بندی موضوعی
- Irene fact (۲)
- دیالوگ (۱)
- احتمالی برای اینده (۱)
- جالب انگیز (۲)
- ادلاک (۱)
آخرين عناوين
آرشيو
- مهر ۱۴۰۲ (۱)
- مرداد ۱۴۰۱ (۱)
- تیر ۱۴۰۱ (۳)
- دی ۱۴۰۰ (۲)
- آذر ۱۴۰۰ (۱)
- مرداد ۱۳۹۹ (۳)
- تیر ۱۳۹۹ (۵)